آیین اختتامیه نهمین جشنواره «قند پارسی» ـ 4 متن کامل بیانیه مدیریت علمی نهمین جشنواره «قند پارسی»
آیین اختتامیه نهمین جشنواره «قند پارسی» ـ 4
متن کامل بیانیه مدیریت علمی نهمین جشنواره «قند پارسی»
روابط عمومی خانه ادبیات افغانستان: نهمین جشنواره «قند پارسی» که به همّت خانه ادبیات افغانستان برگزار میشود، با صدور بیانیه مدیریت علمی و اعلام نام برگزیدگان در سه بخش داستان، شعر سنتی و شعر آزاد به کار خود پایان داد.
آیین اختتامیه نهمین جشنواره دوسالانه «قند پارسی» ساعت 14 پنجشنبه 17 اسفند (حوت) 1396 با حضور اهل فرهنگ و ادب افغانستان و ایران در سالن سوره حوزه هنری تهران برپا شد. در نوبت سوم و پایانی برنامههای امروز، شکور نظری؛ مدیر علمی «قند پارسی» بیانیه مدیریت علمی جشنواره را خواند و برگزیدگان و شایستگان قدردانی در سه بخش داستان، شعر سنتی و شعر آزاد جایزههای خود را از دست مسئولان برگزاری و داوران جشنواره دریافت کردند. متن کامل بیانیه مدیریت علمی جشنواره «قند پارسی» به این شرح است:
خانه ادبیات افغانستان در طول نزدیک به دو دهه فعالیت خود با وجود ناامیدیها و نابسامانیهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی کوشیده است برای رشد و توسعه ادبی و فرهنگی این سرزمین کار کند و زبان، ادبیات و فرهنگ آن را پاس دارد. برگزاری نُه دوره از جشنوارهای با شهرت و اعتبار «قند پارسی» نیز با این اندیشه بوده که پویایی فرهنگ پیآمد پویایی ادبیات است و پویایی آن بدون برقراری پیوند و داد و ستد همهجانبه میان آفرینندگان دیروز و امروز و بازخوانی انتقادی میراث ادبی و فرهنگی خود، ناممکن.
به همین منظور، دبیرخانه نهمین جشنواره ادبی «قند پارسی» از ماه مهر (میزان) سال روان به کار آغاز کرد. پس از اعلام فراخوان جشنواره و تمدید آن، 92 تن با 276 شعر و 64 تن با 118 داستان از افغانستان (شهرهای کابل، بلخ، غزنی، هرات، شبرغان و جوزجان)، ایران (شهرهای تهران، مشهد، قم، اصفهان، شیراز، کرمان، سمنان، کرج و گرگان)، سوئد، آلمان، اتریش و استرالیا در این رقابت شرکت کردند. ضیا قاسمی، روحالامین امینی، شکریه عرفانی، بهروز یاسمی و حمیدرضا شکارسری داوران افغانستانی و ایرانی بخش شعر بودند و آصف سلطانزاده، محمدحسین محمدی، کاوه جبران، عالیه عطایی و محمدرضا بایرامی داستانهای این دوره از جشنواره را داوری کردند.
مدیریت علمی باورمند است که آثار شعری رسیده به دبیرخانه نهمین جشنواره «قند پارسی» دارای این ویژگیهاست:
کوشش جوانان برای نوگرایی و ایجاد فضاهای تازه و خلق مضمونهای جدید قابل توجه است؛ فضاهایی که به یاری نیروی تخیل قوی و خلاّق در شماری از شعرها به چشم میخورد. البته چنین وضعیتی فراگیر نیست و بیشتر شعرها فضاهای قدیمی و کلیشهای داشتند که نشاندهنده مطالعه اندک آفرینندگان آنها در قلمرو شعر کهن و آزاد فارسی و ندانستن بسیاری از معیارهای فنی شعر است. شماری از آنانی که به سمت شعر آزاد آمدهاند، گمان کردهاند پلکانی نوشتن واگویههایشان، آن را به شعر بَدَل میکند و کسانی هم که در قالب سنتی سرودهاند، تنها سرگرم ردیف و قافیه شده و از پرداختن به جان کلام غافل ماندهاند. بافت زبانی بسیاری از شعرها نارساییهای فراوان داشت. زبان بیشتر شعرها استحکام لازم را نداشت و آفرینندگان جوان به لغزشهای زبانیِ گاه فاحش دچار شده بودند. سزاوار آن است که شاعران زبان و بیانشان را همپای نیروی تخیّل خود پرورش دهند. گویا بینیاز دانستن خود از خوانش متون کهن و معاصر و «شعر» را «تفنّن و سرگرمی» دانستن و در یک کلام، «نخواندن»، دردی است که گریبانگیر نسل تازه آفرینندگان شعر ما شده است.
به طور کلی، افت کمّی و کیفی قلمزنان در عرصه شعر مشهود است و این وضعیت، زنگ خطر را برای همه محفلهای ادبی فعال در درون و بیرون کشور به صدا درمیآورد تا برای راهنمایی جوانان علاقهمند تدبیرهایی کارآمدتر بیاندیشند؛ امری که در دوره پیشین «قند پارسی» هم ذکر آن رفته بود. بیگمان، ضروریترین و سودمندترین کار، روی آوردن بیشتر پیشگامان به آموزشهای کاربردی و کارگاهی برای جوانان و پرداختن بیشتر به نقد و نظریهپردازی ادبی و نهراسیدن از این وادی است.
آثار داستانی رسیده به دبیرخانه این دوره از جشنواره نیز دارای این ویژگیهاست:
شمار شرکتکنندگان در بخش داستان رشد داشته و بیانگر تحقق پیشبینی دورههای پیشین «قند پارسی» است که انتظار داشتیم پس از تحولات سیاسی و اجتماعی افغانستان در دهه 1380 و رونما شدن وضعیتی به مراتب پایدارتر، علاقهمندان به ادبیات، بیشتر از دهههای گذشته، قالب داستان را برای بیان دغدغههای خود برگزینند. افزایش شمار بانوانی که در این راه قدم برمیدارند، تحولی دیگر است که داوری درباره رهآورد آنان زودهنگام است و معلوم نیست آیا تلاشهایشان به موجی بَدَل خواهد شد یا پس از مدتی فروکش خواهد کرد.
از این دو ویژگی کمّی که بگذریم، باید گفت پدیدآورندگان جوان به امور فنی نگارش و ویرایش فارسی مانند اصول حروفنگاری، درستنویسی، دستور زبان معیار فارسی، اصول شکستهنویسی و گفتوگونویسی توجه کمتری دارند و اثرگذاری نامطلوب و ویرانگر نگارش مُنحط رایج در شبکههای اجتماعی بر برخی از آثار مشهود است. چنین پدیده ناگواری نشان میدهد شمار جوانانی در حال افزایش است که قلم به دست میبرند و شعر یا داستان مینویسند، ولی با فرهنگ «کتابخوانی» بیگانهاند و الگوهای نگارشی خود را سهلانگارانه از شبکههای مجازی میگیرند.
نکته دیگر آن است که حتی اگر نوقلمان یا دیگرانی که پیشتر در این راه قدم گذاشتهاند، شماری از اصول نگارشی پیشگفته را رعایت کنند، با مشکلی به مراتب بیشتر روبهرویند و آن هم این است که میان انتخاب درست و بجای یک یا چند گویش از میان گویشهای زبان فارسی رایج در افغانستان و ایران سرگردانند. در این حالت، آثارشان به جای اینکه رنگینکمانی زیبا از همنشینی دلنواز این گویشها را نشان دهد، بومی بدرنگ و چشمآزار پیش دیدگان مخاطبان میگذارد و سبب میشود از خوانش آنها چشم بپوشند.
شتابزدگی در نوشتن داستان در بیشتر آثار به چشم میخورد. این در حالی است که نوشتن نیازمند تفکر، تعمّق و تمرین فراوان است. همچنین آفرینندگان آثار از نظر فرهنگی، جامعهشناختی و بومیگرایی به واقعیتهای تاریخی، اجتماعی و فرهنگی و امور جاری در کشور مادری و جامعه مهاجر چندان توجه نشان نمیدهند و به موضوعهای پیرامونی زودبازده و گاه انتزاعی دل میبندند. به نظر میرسد جوانان ما باید از احساس بینیازی کاذبی که از کسب اطلاعات عمومی از دنیای اینترنت برمیخیزد و ذهن و تن آنان را تنبل بار میآورد، خود را رها کنند. در مقابل، به مطالعات دقیق و عمیق اجتماعی، تاریخی و فلسفیِ بیشتر همزمان با تمرین، کسب و افزایش تجربههای فنی و نویسندگی تن بدهند تا کیفیت اندیشگی و محتوایی در آثارشان افزایش یابد.
دبیرخانه نهمین جشنواره «قند پارسی» با بیان دغدغههای مربوط به آثار جوانان کوشای این مرزبوم و توجه دادن این گروه و پیشگامان و فعالان ادبی به این نکتهها امیدوار است آفرینندگان جوان با بهرهگیری از راهنماییهای آنان و سختکوشی خود، در راهی که برگزیدهاند، استوارتر گام بردارند. از همه شرکتکنندگان در این رقابت ادبی سپاسگزاریم. کامیابی برگزیدگان و شایستگان قدردانی در بخشهای داستان، شعر سنتی و شعر آزاد را به این جوانان شادباش میگوییم و آرزو داریم در آینده هم در قلمرو ادب و فرهنگ کشور خوش بدرخشند.