آیین گشایش نهمین جشنواره «قند پارسی» ـ 3 متن کامل سخنان دکتر محمدصادق دهقان؛ مدیر خانه ادبیات افغانستان و دبیر «قند پارسی»
آیین گشایش نهمین جشنواره «قند پارسی» ـ 3
متن کامل سخنان دکتر محمدصادق دهقان؛ مدیر خانه ادبیات افغانستان و دبیر «قند پارسی»
روابط عمومی خانه ادبیات افغانستان: نهمین جشنواره «قند پارسی» به همّت خانه ادبیات افغانستان ساعت 14 چهارشنبه 16 اسفند (حوت) 1396 با حضور اهل فرهنگ و ادب افغانستان و ایران در سالن سوره حوزه هنری تهران آغاز به کار کرد. دکتر محمدصادق دهقان؛ دبیر «قند پارسی» نخستین سخنران این همایش بود که متن کامل سخنان وی به این شرح است:
مهمانان ارجمند «خانه ادبیات افغانستان» در نهمین جشنواره دوسالانه «قند پارسی»، سلام. دیگر بار، زمینهای فراهم شد برای دیدار در بزرگترین گردهمآیی اهل فرهنگ، هنر و ادب افغانستان آن هم در زمانهای که «بوی بهبود» از آن شنیده نمیشود. هر بار، این برنامه را با امیدواری از وضعیت سیاسی، اجتماعی و امنیتی سرزمین مادری و آرزوی بردن این «قند پارسی» به زادبومش آغاز میکنیم و پایان میبخشیم، ولی گویا برای دستیابی به این آرزو راهی بس دراز در پیش است.
نسل اول و دوم مهاجران خیری ندید از گردشهایی که در سپهر اجتماعی و سیاسی کشور رخ داد، ولی شاید این نسل تازه که بساط «قند پارسی» برای آنان چیده میشود، در هر جایی که هستند، بتوانند اندکی آسودهبالتر ـ از نظر امکاناتی که ما نداشتیم و اینان دارندـ و دغدغهمندتر ـ از نظر موضوعهایی که گریبانگیر ما بود و ایشان هم ـ «انسان» را رعایت کنند و «درد»های او را بگویند.
نادانی، نابردباری، نگرش نابرابرانه و خشونت گسترده، زیستِ جمعی ما را به رنجنامهای بلند و عبرتآموز بدل کرده است. کارنامه اجتماعی ما آشکارا نشان میدهد که برای گذار از وضعیتهای نفیکننده حقیقت، انصاف، عدالت و اخلاق به تغییر در سازمان انسانشناسی اجتماعی و فرهنگی نیازمندیم که بنیاد آن را حقوق و کرامت بشری ساخته باشد تا به جای بیگانهانگاری، تعصبورزی، خشونتگرایی و نابرابری به مهروزی، شکیبایی، رواداری و همپذیری باور پیدا کنیم.
در وضعیتی که جامعه ما گرفتار بحران هویت و معناست، تنها راه چاره را آن میدانیم که مردمان سرزمین خود را با میراثهای فکری و فرهنگی ارجمند بزرگانی چون مولانا، حافظ، سعدی، بیدل، فردوسی، سنایی و ناصر خسرو بهتر آشناتر کنیم و آنان را همزمان به فراگیری دانش، ارزش و روشهای اندیشه و زیست جهانیشده فرا بخوانیم.
همه ما باید از تجربه چهل سال گذشته به این باور رسیده باشیم که نابرابری تنها نابرابری میآورد و نفرت فقط نفرت میپروراند. بیاییم با خود صادق باشیم و بنگریم آیا تا این لحظه از تاریخ این سرزمین، هر چه نفرت و کین کاشتیم، حاصلی جز آن برداشتهایم؟ بیشک، تکرار کردارهای ناموجه و ناصواب گذشتگان و چشم بستن بر روشهای تجربهشده انسانهای مدرن پیرامونی خود جز تکرار کارنامه سراسر رنج و شکست کنونی چیزی نصیبمان نخواهد کرد.
به عنوان نسلی که نه برای بازساختن جهان، بلکه برای بازداشتن جهان پیرامونی خود از نابودی، آن هم در اندازه توان، تلاش کردهایم و میکنیم، امیدواریم اندیشههای صلحمداری، رواداری، نوگرایی، دانشباوری و زندگیخواهی، هر چند دیر و کُند، در جغرافیای پهناور زبان پارسی و خاورمیانه پرآشوب گسترش یابد. شاید نسلهای پس از ما بتوانند به «صلح پایدار» دست یابند و هیچ انسانی در این قلمرو برای حفظ باورهایش، دربند، آواره و قربانی نشود؛ چون عمیقا اعتقاد داریم «انسان» سزاوار «زیستنی کرامتمندانه» است نه آنچه امروز بر او میرود و نامش را «زندگی» گذاشتهاند.
دورههای پیش یادی کرده بودیم از «غزنی» و «بامیان»، شهرهای باستانی و فرهنگی این سرزمین و این بار، نام «بلخ» را بر تارک این جشنواره آرایه بستهایم، هر چند جایگاه حقیقی پرداختن به «بلخ» در همایشی ویژه است و کار چندین نهاد. همچنین این بار، به نکوداشتِ یکی از پیشگامان ادبیات افغانستان در مهاجرت کمر بستهایم که در دوره خودش «طرحهای نو» در انداخت تا «گلبانگ» سربلندی «ادبیات» ما بر آسمان بر آید یعنی «محمدشریف سعیدی».
از نهادهای همکار و یکایک اعضای فعال «خانه ادبیات افغانستان» و همکارانم در دبیرخانه «قند پارسی» سپاسگزارم که با تلاش شبانهروزی خود زمینه برپایی این جشنواره را فراهم آوردند. در پایان، مقام سِتُرگ شهیدان رویدادهای تلخ این سالها و پایداری آسیبدیدگان و بازماندگان آنان و نیز جانفشانیهای سرافرازان ارتش، پلیس و امنیت ملی کشور را در برابر تروریسم داخلی و منطقهای ارج مینهیم و در آستانه بهاری تازه، با یادکرد «بلخ باستان» که خاستگاه «نوروز نیکآیین» است، سالی سرشار از رشد و بهبود برای همه شما آرزو میکنیم. اینک شما و این، نهمین جشنواره ادبی «قند پارسی».