پاداش روزه داری، از نگاه مولانای بلخ
محمدسرور رجایی
از امروز وارد نیمۀ دوم ماه مبارک رمضان میشویم. کم کم به شبهای قدر و روزهای پایانی ماه مبارک رمضان نزدیک میشویم. میبینیم که تمام روزهداران منتظر پاداش الهی هستند. پاداش پر برکتی که از جانب خداوند مهربان برای بندگان مومنش، وعده داده شده است. از روزگاران دور روزهداران در انتظار بخشش و غفران الهی هستند، به همین بهانه نگاهی میاندازیم به سرودههای طربانگیز حضرت مولانا جلالالدین محمد بلخی، به بیتهای از یک غزل ماندگار خداوندگار بلخ حضرت مولوی که با این مطلع آغاز میشود، توجه فرمایید.
بربند دهان از نان کآمد شکر روزه
دیدی هنر خوردن بنگر هنر روزه
در ادامۀ همین غزل بسیار خیالانگیز، حضرت مولانا هوشمندانه مخاطبان خود را به نعمتها و پاداشهایی که بر اثر روزهداری نصیب آنها میشود، یادآوری میکند
روزه نَمِ زمزم شد دُر عیسی مریم شد
بر طارم چارم شد او در سفر روزه
گر روزه ضرر دارد صد گونه هنر دارد
سودای دگر دارد سودای سر روزه
این روزه در این چادر پنهان شده چون دلبر
از چادر او بگذر وا جو خبر روزه
باریک کند گردن ایمن کند از مردن
تخمه اثر خوردن مستی اثر روزه
سی روز در این دریا پا سر کنی و سر پا
تا در رسی ای مولا اندر گهر روزه
شیطان همه تدبیرش و آن حیله و تزویرش
بشکست همه تیرش پیش سپر روزه
ماه رمضان و مفاهیم مرتبط با آن، از روزگاران دور پیوسته مورد توجه شاعران زبان پارسی بوده که همواره به آن پرداختهاند. حضرت مولانای بلخ که در بین شاعران زبان پارسی بیشترین توجه را به ماه روزه و مفاهیم مرتبط با آن دارد، از موضوع پاداش و برکات این ماه نیز غافل نمانده است. البته ابیاتی که درباره برکت و پاداش روزه داران وجود دارد، با نگاههای متفاوتی در سرودههای این شاعر بلند آوازۀ زبان فارسی دیده میشود. به باور این شاعر انسانی که فرایض دینی خود را به گونۀ شایسته انجام دهد و نماز و روزه اش هم مقبول خداوند واقع شود، پهلوان است. روحیه پهلوانی پاداشی کمی نیست که شاعر به روزهداران واقعی میدهد و میفرماید.
چون نماز و روزهات مقبول شد
پهلوانی پهلوانی پهلوان
پاک باش و خاک این درگاه باش
کبر کم کن، در سماع عاشقان
مولوی زمانی برای روزه پاداشی را از جانب خداوند مهربان به زبان میآورد، که احساس میکند انسان به واسطۀ روزهداری باید به خدا وصل باشد؛ روزهداری از سر اخلاص باشد و شخص روزهدار خود را در محضر خدا بداند و بتواند تمام خواستههای نفسانی خود را با روزهداری، هیچ انگارد. رسیدن برای روزهدار واقعی پاداشی نیکی است که طعم آن را جز شخص روزهدار کسی دیگری درک نمیکند. چنین است که حضرت مولوی قرنها پیش سروده است.
تو گاو فربه حرصت به روزه قربان کن
که تا بری به تبرک هلال لاغر عید
وگر نکردی قربانِ عنایت یزدان
امید هست که ذبحش کند به خنجر عید
پاداش و هدیه روزهداران از نظر مولوی روحی بلندی است که با اراده زاغهای نفس خویش را از چیدن دانههای مردار، در اختیار داشته باشد. اگر چنین شد آن وقت همین زاغها تبدیل به طوطیهای میشود که جز حلاوت و شیرینی چیزی دیگری میل نخواهند داشت. این موضوع خودش پاداشی است برای انسان روزهدار که زاغهای نهفته در وجودش در ماه مبارک رمضان تبدیل به طوطیهای شیرین سخن و شکر گفتار میشوند. چنین است که مولوی با زبان خیلی ملایم و لطیف روزهداران را دلداری میدهد و میفرماید.
زاغان طبع را تو ز مردار روزه ده
تا طوطیان شوند و شکار شکر کنند
در ظل میرآب حیات شکر مزاج
شاید که آتشان طبیعت شرر کنند
مولوی در سرودههای خود بالاترین و گرانبهاترین پاداش الهی را برای روزهدار با الهام از مفاهیم قرآنی، مهمانی خداوند میداند. مهمانی که یک ماه بر سفره پر برکت الهی حضور دارد و هر لحظه از نعمت طعام آسمانی برخوردار است. آن هم در ماهی که دروازههای جهنم بسته است و دروازههای بهشت برین گشوده. آیا نعمت و پاداش غفران الهی برای روزهداران این ماه، کم پاداشی است؟
دلا در روزه مهمان خدایی
طعام آسمانی را سرایی
در این مه چون دَرِ دوزخ ببندی
هزاران دَر ز جنت برگشایی
به باور حضرت مولانا، روزهداران این ماه نوید هدیههای بیشتری دارد. یقینا پاداش آنهایی که آذان شام را انتظار میکشند، طعامهای آسمانی و خوشگواری در انتظار است.
از طعام الله و قوت خوشگوار
بر چنان دریا چو کشتی شو سوار
باش در روزه شکیبا و مُصر
دم به دم قوت خدا را منتظر
که آن خدای خوبکار بردبار
هدیهها را میدهد در انتظار