آیین گشایش نهمین جشنواره «قند پارسی» ـ 6 شوکتعلی محمدی شاری در نهمین جشنواره «قند پارسی»: بلخ خاستگاه دین زردشت و آیین نوروز است
آیین گشایش نهمین جشنواره «قند پارسی» ـ 6
شوکتعلی محمدی شاری در نهمین جشنواره «قند پارسی»:
بلخ خاستگاه دین زردشت و آیین نوروز است
روابط عمومی خانه ادبیات افغانستان: شوکتعلی محمدی شاری، شاعر و پژوهشگر ادبی در بخش پاسداشت جایگاه فرهنگی و تمدنی «بلخ» که در نهمین جشنواره «قند پارسی» برگزار شد، بر ضرورت شناخت تمدن بلخ تأکید کرد.
نهمین جشنواره «قند پارسی» به همّت خانه ادبیات افغانستان ساعت 14 چهارشنبه 16 اسفند (حوت) 1396 با حضور اهل فرهنگ و ادب افغانستان و ایران در سالن سوره حوزه هنری تهران آغاز به کار کرد. شوکتعلی محمدی شاری، شاعر و پژوهشگر ادبی که در پاسداشت جایگاه فرهنگی و تمدنی «بلخ» سخن میگفت، بلخ را کهنترین شهر جهان خواند که به «ام البلاد» مشهور است. وی در این باره گفت: «بلخ، در اوستا به نام بَخدی آمده که با صفت «بخدیم سریرام اردو درفشام» به معنای بلخ زیبا و دارای درفشهای بلند است. بخدی/ بلخ یکی از شهرهای اهورامزدا آفریده آریان باستان است. بلخ در زبان پارسی کهن با صفت «بامی» همراه است. بامی منسوب به «بامیه» به معنای روشنایی، یکی از الهگان ایران باستان است. بامیان نیز به آن منسوب است. از آن جهت که پایتخت نخست ایران باستان، بامیان بوده و پس از آن بلخ؛ از این شهر با صفت «بامی» یاد میشود. در متون زبان پهلوی، بامیان به گونه بامیکان آمده و بلخ با صفت بامیک. در ادبیات سانسکریت نیز به شکل (بالهیکه) آمده و اصل و ریشه این کلمه (بهلی یا با باهلی) است. پس از شکست دارا کیانی، آخرین پادشاه کیانی بلخ که یونانیها بر بخدی چیره شدند؛ بخدی را به گونه باکتریا و باختر تلفظ کردند. یونانیان، بلخ را به صفت «پیلوتیمی تیوس یا پولی تیمی تیوس» مینامیدند که به معنای گرانبهاترین است. در زبان ایلامی، «بکهشی اش و یا بکتوریایش» خوانده شده و در زبان آکادی، «باهاتر» آمده است. در زبان چینی، بلخ را «باهی هی» دانستهاند و هیوان تسنگ، زائر چینی که در سال ششصد و بیست و نه میلادی به بلخ آمده بوده، نامهای خاص را هم به چینی ترجمه کرده و بلخ را «پوهو» نامیده است. در تاریخ هان، از بلخ به گونه کشور «تاهیا» یاد کرده است. این واژه بعدها به گونه «بخل» و در نهایت به گونه «بلخ» درآمده است. موسی خورنی، مورخ ارمنی که در قرن پنجم ـ ششم میلادی میزیسته، از بلخ با نام «باهلی» یاد کرده است».
محمدی شاری در ادامه سخنانش از جایگاه بلخ در ایران پیشازردشت در پژوهشهای تاریخی یاد کرد و گفت: «واژه ایران، در سه بازه زمانی با قبض و بسط به سه قلمرو سیاسی گفته شده است: ایران پیشازردشت، ایران زردشتی و ایران سیاسی معاصر. کلید فهم درست معنای جغرافیایی ایران تبیین همین سه مقطع است. بر اساس متون کهن به ویژه اوستا، ایران پیش از زردشت و ایران اوستایی، میانه بدخشان تا مرو و هرات و میانه سغد تا سند است. در وندیداد اوستا، نخستین کشور اهوراآفریده، آریانم ویجو است که از رود وانهو داییتی یا وانگهو داییتی سیراب میشود. بر اساس گزارش اوستا، در زمان باستان، نام خاستگاه آریانها، اَیریَنِم وَیجَ، اَریَنَ وَئیجَه یا ایرانویج بوده است. ایران ویجه به معنای جایگاه ایرانیان است. در مورد تعیین دقیق ایرانویج اختلاف نظر وجود دارد».
رئیس کانون فرهنگی و ادبی کلمه در تشریح «ایرانویجه» به عنوان سومین نام رسمی، تمدنی و تاریخی ایران افزود: «در وندیداد اوستا، نخستین کشور اهوراآفریده، آریانم ویجو است که از رود وانهو داییتی یا وانگهو داییتی سیراب میشود. اهریمن پرمرگ بر ضد آن مار آبی و زمستان دیوآفریده را پدید آورد. در ایرانویچ، ده ما زمستان و دو ماه تابستان است. زمستان سرد است برای زمین و سرد است برای گیاه. در آنجا کانون زمستان است. همه جا سرما بدترین آفتهاست. بر اساس گزارش اوستا، در زمان باستان، نام خاستگاه ایرانیان اَیریَنِم وَیجَ، اَریَنَ وَئیجَه یا ایرانویج بوده است. ایران ویجه به معنای جایگاه ایرانیان است.
در مورد تعیین دقیق ایرانویج اختلاف نظر وجود دارد. برخی پیشنهادهایی برای تعیین جایگاه جغرافیایی آن ارائه کردهاند. محلهای پیشنهادی از خوارزم بر ساحل دریاچه آرال در شمال ازبکستان تا آذربایجان، یا تا جنوب یا شمالغرب افغانستان گسترده است. فُگِلسانگ، محل ایرانویج را شمال سرزمین باستانی سُغد، در شمال رود سیحون دانسته، اما بر پایه پژوهش ویتسِل، جایگاه ایرانویج، بلندیهای مرکزی افغانستان بوده است».
به گفته محمدی شاری، ایرانویج با رود داییتی معرفی شده است. وی در این باره چنین گفت: «رود دایی، همان بلخرود است که از بند امیر بامیان جاری میشود و از مسیر بلخاب و شولگر به بلخ میآید. در یشت پنجم (آبان یشت) آمده است: «او را بستود زرتشت پاک در ایران ویج، در کنار رود داییتیا با هوم، آمیخته به شیر، با برسم، با زبان خرد، با پندار و گفتار و کردار نیک، با زَور و با کلام بلیغ». در یشت نهم در یشت هفدهم آمده است: «او را بستود زرتشت پاک در ایرانویج در کنار رود داییتیا نیک». ویژگی ایرانویجه این است که از رود داییتی جدا نیست. رود داییتی بیش از ده بار در اوستا ذکر شده و غالبا از ایرانویج جدا نیست. پس تعیین محل این رود وابسته به دانستن محل کشور ایرانویج است. اوستا از پانزده شهر ایران باستان، با مرکزیت ایرانویج سخن گفته است: سُغد یا گَوَ (تِرمذ)، مورو (مرو)، بخدی (بلخ)، نیسایه (نسا- میانه بلخ و مرو)، هریوه (هرات)، وهکرته (کابل)، اوروا (غزنه)، خننته (کنرها)، هَرَخْوَ یِیتِی زیبا (هیرمند بالا- شامل رخج (قندهار)، ورزگان، شارستان و بهسود)، هتومنت (هلمند و نیمروز)، راگا (بدخشان)، چَخْر (یا کخره، قرخ- غرجستان- هزارستان کنونی)، ورنه چهار گوش (بامیان)، هپته هندو (سند و پنجاپ پاکستان کنونی)، رنگها (ختلان). بیشترین شهرهای ایران اوستایی و پیشازردشت در داخل افغانستان کنونی قرار دارد».
این پژوهشگر زبان و ادب فارسی، زبان اوستایی را زبان مردم بلخ دانست و در این زمینه بیان داشت: «زبان مردم بلخ، زبان اوستایی بوده است. به دلیل آن که تنها متن بازمانده از این زبان، اوستاست، به زبان اوستایی مشهور شده است. اوستا یکی از متنهای دینی کهن جهان و میراث زبانی ماندگان ایران باستان است که حدود 600 تا 1700 سال پیش از میلاد پیشینه دارد. زبان اوستایی، مادر زبان فارسی است. دکتر معین باور داشت که زبان فارسی در کنار زبان پهلوی بوده است و هشت دلیل میآورد که زبان فارسی ادامه زبان پهلوی نیست». سپس وی فرضیه خود را در این باره چنین تشریح کرد: «خاستگاه زبان اوستایی و فارسی، هر دو شرقی است؛ دو واج «ٹ» و «دط»، در زبان اوستایی وجود داشته و در لهجه هزارگی هنوز موجود است. واژگانی ایٹه و اوٹه، با همان کارکرد زبان اشاره، در لهجه هزارگی موجود است. واج «ث» سه نقطه در زبان اوستایی وجود داشته، وازگان ایثه، اوثه، ثه، مَرَث و… با همان معنا و کارکرد در لهجه هزارگی موجود است. واج «ذ» نقطهدار، در زبان اوستایی وجود داشته که در زبان پهلوی نیست. بسامد بالای واژههای ویژه اوستایی در لهجه هزارگی، شکی در یکسانی و رابطه بنشاخهای آن دو باقی نمیگذارد».
محمدی شاری در پایان سخنانش، بلخ را خاستگاه دین زردشت و آیین باستانی نوروز دانست و بر پاسداشت مناسب «نوروز» تأکید کرد. در ادامه این نوبت از برنامه، شماری از شاعران و نویسندگان افغانستانی و ایرانی شعر و داستان خواندند و موسیقی افغانستانی نیز اجرا شد. اختتامیه نهمین جشنواره «قند پارسی» ساعت 14 پنجشنبه 17 اسفند (حوت) 1396 در سالن سوره حوزه هنری تهران شروع میشود و با نکوداشت محمدشریف سعیدی و اعلام نام برندگان و شایستگان قدردانی در بخشهای شعر و داستان به کار خود پایان میدهد.