حضور اهالی خانه ادبیات در همایش رویداد فرهنگی افغانستان
روابط عمومی خانه ادبیات افغانستان: مرکز پژوهشی ابرار معاصر، «هفته رویداد فرهنگی افغانستان» را عصر روز پنجشنبه 11 جدی/ دی 1399 در خانه شعر و ادب تهران برگزار و به فعالان حوزههای مختلف فرهنگی نشان نوروز و لوح سپاس اهدا کرد.
در بخش ادبی «هفته رویداد فرهنگی افغانستان» که با همکاری خانه ادبیات افغانستان برگزار شد، دکتر فروه موسوی و زهرا زاهدی، اعضای هیئت مدیره خانه ادبیات افغانستان و نصیر آرین به نمایندگی از خانه ادبیات افغانستان حضور داشتند. دکتر موسوی و نصیر آرین در این بخش سخنرانی کردند و بانو زاهدی نیز شعر خواند.
دکتر فروه موسوی، عضو هیئت مدیره خانه ادبیات افغانستان در سخنان خود در این همایش با بیان اینکه فرهنگها برای پویایی و حیات خود به ارتباط با یکدیگر نیازمندند، گفت: «هیچ فرهنگی در انزوا نتوانسته به حیات خود ادامه بدهد. اشتراکات زبانی، تاریخی، دینی، اسطورهای و رسمالخط بین ایران و افغانستان، بستری مناسب و هموار را برای گفتوگو و تعامل فرهنگی با یکدیگر فراهم میکند. بر این مبنا، آنچه اهمیت دارد، تلاش برای استمرار پیوند بین دو فرهنگ ایران و افغانستان کنونی است.» به باور موسوی، «هر چند در نگاه اول، با توجه به اشتراکات فراوانی که بین دو فرهنگ دیده میشود، هر دو کشور یک فرهنگ قلمداد میشوند و «خود»ی باید به حساب بیایند، اما از زمانی که به تعبیر کاظمی، «شمشیر جغرافیا بر نقشه دوید»، گفتمانهای فرهنگی و گفتوگوهای فرهنگی در برابر مرز سیاسی و جغرافیایی رنگ باختند».
بانو موسوی در بخشی دیگر از سخنان خود یادآور شد: «یکی از این انگارههای غلط که همه مهاجرین و جامعه میزبان با آن آشنا هستند، این جمله بسیار معروف و البته غلط است که: «افغانستان روزی جزئی از ایران بوده است». هر چند فعالیتهای بسیاری در این دو دهه اخیر از سوی هر دو کشور صورت گرفته و بر پیوند فرهنگی دو کشور تأثیر داشته، اما آن انگارههای غلط چنان در وجود جامعه میزبان ریشه دوانیده است که اصلاح یا جایگزینی این انگارهها با انگارههای درست به همدلی و فرهنگسازی مضاعف نیاز دارد. پس تلاش فرهنگیان باید بر این مبنا صورت بگیرد که با حفظ حرمت مرزهای سیاسی و جغرافیایی، به این انگارهها در راستای دیده شدن هر دو کشور به مثابه متن فرهنگی بنگرند، نه دریچه دیگری».
عضو هیئت مدیره خانه ادبیات افغانستان با بیان اینکه قدرت ایدئولوژیک فرهنگی نباید بسته و محدود به خویشتن به کار رود، افزود که ایران، تاجیکستان و افغانستان، میراث فرهنگی و ادبی و زبانی مشترک را رکن مهمی از هویت فرهنگی خویش میشمارند. وی در پایان سخنان خود گفت: «بسنده کردن به پیشینه روابط فرهنگی بین کشور و اشتراکات فرهنگی و خشنود بودن به برخی از فعالیتها چون رفت و آمد نخبگان فرهنگی و ادبی، حضور استادان و پژوهشگران در همایشها و جشنوارههای ادبی و برنامههایی از این دست که در مقاطع خاص صورت میگیرد، نباید ما را از پیریزی گفتمان تازه و بازبینی امکانات و بررسی موانع و مشکلات باز بدارد. بحث و بررسیهای جدید درباره فرهنگ و زبان مشترک و چگونگی دریافتها و نقد گزارهها و انگارههای موجود از ضرورتهای انکارناپذیر روزگار ماست».
سخنران دیگر بخش ادبیات، نصیر آرین، عضو هیئت علمی دانشگاه البیرونی افغانستان بود. آرین در بخشی از سخنان خود بر نقش ادبیات و هنر در کسب شناخت حقیقی از مردم افغانستان تأکید کرد و گفت: «در اکثر موارد، عامل شناخت ما در ایران، پیشفرضهای نادرست است و چه بسا که در امر شناسایی ملت ایران در افغانستان نیز برخی پیشفرضهای نادرست وجود داشته باشد». وی در ادامه سخنانش گفت: «شناخت واقعی را با خوانش و دقت در ادبیات و هنر این دو کشور میتوان جایگزین آفت پیشفرضانگاری و عبور از لایه خودبرتر بینی کرد. رمان، داستان و شعر افغانستان از منظر چگونگی تولید اندیشه میتواند شناسنامه ما باشد، نه پیشفرضهای مغشوش و گاه اشتباه. همان طوری که ما ملت ایران را از عینک صادق هدایت، سروش، شریعتی، ملاصدرا، محمود دولتآبادی، شفیعی کدکنی، سیروس شمیسا، محمود فتوحی، خانلری، بهار و مانند ایشان میشناسیم، انتظار داریم که ما را نیز از عینک زریاب، سلیمان لایق، اکرم عثمان، واصف باختری، لطیف ناظمی، حبیبالله رفیع، پرتو نادری و امثال آن ببینید و بشناسید، نه از نیازمندی هموطنان مجبور و فقیر و دربهدر ما. هموطنان ما در ایران همچون گوشت و پوست و استخوان ما هستند و خون ما در رگان آنها و خون آنها در رگان ما جاری است، ولی آفت جنگ و فقر، آنها را به ایران کشانده است. فقر و غربت، بلایی است که محور و زاویه دید را بسیار منحرف میکند. آیینه ملت ما ارزشهای ادبی و فرهنگی ماست که به وسیله زبانهای مختلف ما در افغانستان تولید شدهاند».
دیگر مهمانان «رویداد فرهنگی افغانستان» نیز با انتقاد از اینکه با وجود نزدیکی تاریخی مردمان ایران و افغانستان، شناخت مردم دو کشور از همدیگر بسیار پایین است، بر پیدایش درک و شناخت واقعی از افغانستان در جامعه نخبگان ایرانی و ملت ایران تأکید کردند. مرکز پژوهشی ابرار معاصر تهران در این رویداد فرهنگی، تندیس، نشان نوروز و لوح سپاس این برنامه را به نجیب مایل هروی، دکتر فرزاد یوسفی، صحرا کریمی، نادر موسوی و مرتضی عبدی، از نخبگان افغانستانی و حسامالدین سراج، هنرمند مشهور ایرانی اهدا کرد. برنامههای فرهنگ غذایی، موسیقی، نمایش و سینما از دیگر بخشهای این همایش بود.
منبع تصاویر: خبرگزاری صدای افغان و حساب فیس بوکی نصیر آرین