«آواز پرستوها» برای گرامیداشت زندهیاد محمد جاویدان
روابط عمومی خانه ادبیات افغانستان: واپسین نشست شعر و داستان خانه ادبیات افغانستان در سال 1399 با گرامیداشت زندهیاد محمد جاویدان برگزار شد.
«آواز پرستوها»، واپسین نشست شعر و داستان خانه ادبیات افغانستان در سال 1399 بود که پنجشنبه، 14 حوت/ اسفند 1399 در تالار امیرحسین فردی با گردانندگی زهرا زاهدی و حضور اهالی فرهنگ، هنر و ادب برگزار گردید. در این نشست که با محوریت گرامیداشت زندهیاد محمد جاویدان، هنرمند خوشنویس کشور برپا شد، محمد ارزگانی، خوشنویس افغانستانی و همکار جاویدان درباره زندگی و فعالیتهای وی سخن گفت. ارزگانی اظهار امیدواری کرد که با همکاری خانه ادبیات افغانستان بتوان نمایشگاهی از آثار در دسترس جاویدان برگزار کرد و کتابی نیز از آثار وی منتشر شود.
محمدسرور رجایی، مدیر دفتر تهران خانه ادبیات افغانستان نیز با اشاره به فروتنی و گوشهگیری خودخواسته جاویدان، خانه او را یکی از محلهای میزبانی همیشگی از اهل فرهنگ و هنر کشور دانست که سخاوتمندانه به روی آنان گشوده بود. وی از نقش هنر در ترویج اندیشههای انسانی سخن گفت و از همکاری اعضای خانه در برگزاری نشستهای مجازی و حضوری شعر و داستان در سال 1399 نیز قدردانی کرد.
در بخش دیگری از این نشست، محمدصادق دهقان، مدیر خانه ادبیات افغانستان با نکوداشت یاد و نام غلامحیدر وجودی، حمیرا نکهت دستگیرزاده، محمداعظم رهنورد زریاب، محمدتقی اکبری و محمد جاویدان، برای دکتر محمدسرور مولایی و دکتر عفت مستشارنیا آرزوی تندرستی کرد. دهقان در این بخش از پیوند ادبیات و هنر با مقوله صلح سخن گفت. وی با بیان اهمیت هنر و ادبیات از گذشته تا کنون و برشمردن جایگاه ارجمند هنرهایی مانند نمایش، موسیقی، نقش ونگارگری، داستان و شعر در تمدنهای یونان و روم در دوره باستان یا تمدنهای شرقی و اعراب پیش از اسلام و احیای آنها در دوره رنسانس (نوزایی) و اعتلای آنها در دوره روشنگری گفت: «اگر جایی دیدید تمدنی میدرخشد، شک نکنید فرهنگ، دانش و هنر در آن سرزمین زنده است و در حال رشد. بر عکس، اگر دیدید سرزمینی درگیر جنگ، آشفتگی، نابسامانی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شده است، یقین کنید مردمان آن سرزمین با دانش به ویژه فلسفه و هنر و ادبیات بیگانهاند. برای مثال، یونان امروزی که از نظر اقتصادی ورشکسته است، از فلسفه و هنرهای دوره باستان خود دور مانده است. ما نیز اگر ادعا داریم تمدنی چند هزار ساله داریم، امروز در دنیای معاصر چه جایگاهی داریم وقتی ناممان در طول بیست سال بازسازی جزو پنج کشور فاسد دنیا و اولین کشور خطرناک برای زندگی قلمداد میشود؟»
دهقان با مثال آوردن از سرنوشت آلمان و جاپان در جنگ جهانی دوم افزود: «چه گونه آلمان و جاپان در طول دو دهه دوباره به زندگی برگشتند و حالا هم در صدر کشورهای قدرتمند سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و صنعتی جهان هستند، ولی کشور ما با ادعای تمدنی یادشده با دو دهه کمک بی حد و حساب جامعه جهانی هنوز در تأمین نیازهای ابتدایی مردم خود مانند آب، برق، گاز، بهداشت، غذا و مسکن درمانده است. آنان با پذیرش مسئولیت خود در آتشافروزی و جنگ، از نیروی فلسفه و هنر و ادبیات برای برخاستن از خاکستر ویرانی و جنگ استفاده کردند. فلسفه آلمانی و ادبیات این کشور و نیز آثار ادبی که از ژاپن در جهان نامبردار شده، از همین موضوع حکایت میکند».
دهقان درباره عوامل ماندگاری هنر و ادبیات در جهان نیز گفت: «جهان از هنر و ادبیات برای آفرینش موضوعهای انسانی استفاده میکند. هدف هنر و ادبیات باید ترویج اندیشههای صلحمدار مانند آزادی و عدالت، نفی اندیشههای خشونتآمیز مثل تبعیض نژادی و کشف زیباییهای طبیعت و انسان باشد. هنر و ادبیات بدون هدف به جایی نمیرسد و شاید تنها آن را بتوان مایه سرگرمی و تفریح دانست و بس. در این میان، هنر و ادبیات به ویژه شعر و داستان تنها وقتی ماندگار میشود که دست کم به این دو موضوع توجه کند: تعادل در محتوا و تکنیک و تعادل در برقراری ارتباط میان مخاطبان عام و مخاطبان خاص».
مدیر خانه ادبیات افغانستان با اشاره به نقش هنر و ادبیات در ترویج اندیشه صلح افزود: «ادبیات و هنر راستین و واقعی همیشه منادی صلح بودهاند. همیشه از مدارا گفتهاند و تساهل و تسامح در همه بخشها. در گوشه و کنار جهان همیشه دیدهاید هنرمندان و شاعران و نویسندگانی را که برای حفظ آرمانهای والای بشری قلم زده و سروده و نواخته و نوشتهاند. ادبیات و هنر به خودی خود از حیات انسانی سخن میگویند. چرا با شنیدن شعری خوب اعم از اجتماعی یا عاشقانه حالتان خوب میشود؟ چرا وقتی داستان و رمانی میخوانید، از خود بیخود میشوید و در حالی که در کابل بیبرق و در روزهای سرد زمستان نشستهاید، ناگهان از کوچهای در چین سر در میآورید یا از معبدی در هند یا کشتی در مدیترانه یا مدرسهای در ژاپن یا میخانهای در روسیه یا کشتزاری در افریقا؟ این است معجزه هنر و ادبیات در پیوند دادن زندگی انسانهای متفاوت به همدیگر. این است زندگی. زندگی هم سرشار است از غم و شادی. زندگی، خود صلح است».
دهقان درباره مقوله صلح نیز که این روزها در ادبیات سیاسی کشور جاری است، چنین گفت: «ملت ما به دلیل ضعفهایی که دارد و باید باور کند که دارد و مهمترین آن هم بیگانگی با کتاب و دانش، فلسفه، ادبیات و هنر است، گرفتار فاجعه تلخ جنگ شده است و هر قدر هم تلاش میکند، نمیتواند از این منجلاب بیرون بیاید. ببینید که وارد پنجمین دهه از تسلسل جنگ، ویرانی و خشونت میشویم و هنوز هم صلح برای ما رؤیاست.
آری، همه ما صلح میخواهیم، ولی صلحی نمیخواهیم که در آن، حقهای اولیه و نیازهای ابتدایی انسانی ما نادیده گرفته شود و باز به دوره جاهلیت برگردیم. صلحی که با نفی خشونت در همه ابعاد، نفی تبعیض نژادی، تبعیض دینی، تبعیض زبانی و تبعیض عقیدتی همراه نباشد، صلح نیست. صلح دکوری، کاغذی و فرمالیته است. گورستان هم آرام است، ولی آیا انسان عاقل دوست دارد در گورستان زندگی کند؟ ما صلح انسانی میخواهیم، ولی صلح گورستانی نمیخواهیم».
در این نشست، متین محمدی و لیلا خالقی داستان خواندند و علیمدد رضوانی، حامد باقری، امین نیازی، محمد کریمی و بانو کریمی شعرخوان کردند. همچنین کتاب «لغات عامیانه فارسی» اثر عبدالله افغانینویس و جلد اول و دوم «سراج التواریخ» اثر علامه فیضمحمد کاتب هزاره با حضور دهقان، رجایی و تینا محمدحسینی به حاضران هدیه شد. این نشست به صورت زنده از صفحه خانه ادبیات افغانستان در اینستاگرام نیز پخش میشد. تصویربرداری اینستاگرامی بر عهده محمدعلی سرابی و عکسبرداری صحنهای بر دوش مرتضی محمدی بود.
علیمدد رضوانی، شاعر و عضو خانه ادبیات افغانستان
متین محمدی، داستاننویس عضو خانه ادبیات افغانستان
امین نیازی، شاعر عضو خانه ادبیات افغانستان
حامد باقری، شاعر عضو خانه ادبیات افغانستان
لیلاخالقی، داستاننویس عضو خانه ادبیات افغانستان